در مختصری مورد ایل اولاد حاجعلی
در مختصری مورد ایل اولاد حاجعلی
بنام یزدان پاک
موسس سلسله صفوی شاه اسماعیل اول بود که با بر اندازی آق قویونلوها سلسله ی صفوی را تاسیس کرد و مذهب شیعه را به عنوان مذهب رسمی ایران زمین بر گزید. پس از وی شاهان دیگری چون شاه تهماسب صفوی و شاه عباس صفوی به قدرت رسیدند و اوج قدرت صفویان در زمان شاه عباس بود. پس از وی دولت صفوی رو به انحطاط نهاد و قدرت این حکومت روز به روز کمتر شده تا در زمان شاه سلطان حسین صفوی با شورش افغان ها حکومت صفوی از چهره روزگار محو شد .
در عهد سلطنت شاه اسماعیل اول صفوی که ایران در سلطه حکومتی ایشان بودو پس ازبه قدرت رسیدن شاه اسماعیل و اینکه کلیه حاکمان و مالکان ایران زمین را دعوت به بیعت و پذیرفتن او به پادشاهی و قبولی سلسله صفوی کرد و تمام حاکمان اطاعت کرده و بخاطر داشتن قدرت بالا و ثروت و داشتن سواران زیاد اکثرا مجبور به تقبل اسماعیل صفوی به شاهی شدند .
رستم آقا خان جد اولاد حاج علی حاکم نور و سوادکوه مازندران بوده و از مالکان و قدرتمندان ان منطقه بوده وحاکمیت داشته نامه ای از طرف شاه صفوی به رستم آقا خان فرستاده شده که باید زیر سلطه حکومت مرکزی به پادشاهی شاه اسماعیل قرار بگیرد ولی رستم اقا خان جواب نامه شاه اسماعیل را به این صورت داد که تو حاکم اذربایجان باش و من حاکم طبرستان (نور-سوادکوه )هستم ومی مانم ولی شاه اسماعیل که در آن زمان از خانقاه های درویشی بود و صوفی بود واز فرزندان شیخ صفی الدین اردبیلی بود و از نفوذ زیادی برخوردار بود با قشون خود به سمت طبرستان ومازندران جهت تصرف لشگرکشی کرد وپس از رسیدن به مازندران و به علت انبوه لشگر و زیادی سواران وقشون قبل از رسیدن به مازندران ودادن خبرهای در مورد قشون شاه اسماعیل اضطراب و دلهره ونابودی خانواده و سرزمین باعث شد که به دیار باقی بشتابد و شاه اسماعیل که دارای مرام وسلوک درویشی بود و پس از شنیدن این خبر و این که نمیخواست جنگ و خونریزی بوجود اید دستور داد تا فرزند ارشد رستم اقا خان را آورده واز او نامش را پرسید او جواب دادنام من شاه مراد میباشد و فرزند ارشد رستم اقا خان می باشم .وما مالک مازندران و طبرستان می باشیم و شاه اسماعیل که بخاطر اینکه از آسیب رساندن وشورش این قوم در امان باشد شاهمراد خان و بستگانش و قومش را به چهارمحال و بختیاری کنونی تبعید کرد .
شاهمرادخان با ورود به چهارمحال در نقطه ومکانهای راسو ومیزدج از بخشهای چهارمحال سکنه گزیدند و با ورود به چهارمحال خداوند پسری به او عطا نموده واسمش را بختیار گذاشت وبا خانواده ای با اصالت از روسای بختیاری وصلت کرده و خداوند به او چهار فرزند پسر داد به نام های 1-شهریار2-اردشیر 3- جمال 4-کمال که در حال حاضر در چند نقطه از خاک بختیاری نفوذ های زیادی پیدا کرد ه اتد
*شهریار جد اولاد حاج علی در منطقه میانکو ودهدز سکنی گزیدند.
*اردشیر جد طایفه شهنی که در مسجد سلیمان سکنی گزیدند.
*جمال و اولادش در گندمان چهارمحال سکنی گزیدند.
*کمال و اولادانش در فارسان ومیزدج سکنی گزیدند.
- شهریار و چگونگی بوجود آمدن وارثانش
شهریار دارای دو پسر بنام های
1- سلیمان خان
2- اسماعیل خان
اسماعیل خان که یکی از سرداران نادرشاه بود و در فتح قندهار در کابل کشته می شود بلا وارث بوده است در موردش نوشته خواهد شد
سلیمان خان دارای دو فرزند پسر بود به نامهای
1-حاج علی که طایفه کنونی اولاد حاج علی از فرزندان و نوادگان او می باشند.
2-مراد قلی که اولاد اسکندری و ابدالی در دهذر از فرزندان و نوادگان او می باشند .
اسماعیل خان یکی از سرداران فتح قندهار
اسماعیل خان یکی از سرداران قشون ایران بود که در فتح قندهار در سال 1150 هجری قمری که پس از مدتی از محاصره قندهار میگذشت و نتوانسته بودن نتیجه ای بگیرند ولی اسماعیل خان که از سرداران وبزرگ مردان ودلاوران قشون ایران بود پس از اینکه با بختیاری ها و سرداران بختیاری در ارتباط بود بخاطر اینکه وصلت وازدواج هایی با بختیاری ها انجام داده بودند توانست با کمک علی صالح خان خان بختیاری ها که قدرت زیادی در آن زمان داشت بدون دستور نادر شاه یکی از قلعه های قندهار را تصرف کند وبعد از اینکه جاسوسان به نادر خبر داده بودند که بختیاری ها و سلیمان خان با هم اقدام به این کار کرده بودند ونادرشاه که از شاهان مغرور بودی که سرپیچی از دستوراتش یعنی کشته شده ویا به قتل رسیدن توسط او یا سربازانش همانطور که می دانید شاهرخ فرزند خود را نابینا کرده بود بخاطر سرپیچی و نافرمانی از دستوراتش این کار را با فرزند خودش انجام داد ولی پس از اینکه سرداران و وزرای ایران در ان زمان به پیروزی دسته یافته بودند منشی وی میرزا مهدی خان باساختن این دو بیت دلتنگی نادر را از بین برد:
تو مپندار که بختیاری کرد حق مدد کرد و بخت یاری کرد
شـاه ایـران و نـادر دوران خاک بر فرق قندهاری کرد
به روایت تاریخ جهانگشای نادری چهار هزار نفر از دلیران و سربازان بختیاری به برج های قلعه حمله برده و آنها را تصرف کردند و پرچم پیروزی را در آنجا برافراشتند
طایفه اولاد حاج علی و طریقه بوجود امدن
کربلای سلیمان پدر حاج علی از اینکه برادرش اسماعیل خان در فتح قندهار از سرداران بود که در انجا کشته شده بود حکومت 24 طایفه اورک را نادر شاه به کربلایی سلیمان سپرد که در بیست وچهار تیره اورک اصالت دار و حکومت منطقه را دارا بودند وحکومت کردند ودر حال حاضر اورک سلیمان از مشهورترین تیره اورک می باشد متاسفانه مدارک و اسنادی که در این باره بوده و دست به دست می گشته اکنون در دسترس نمی باشد و اینکه ایل و طایفه اولاد کوچ نشین بوده و عشایر بوده اند از بین رفته و این نوشته بصورت نسل به نسل در اختیار گذاشته شده و مورخ وتاریخ نویسی در ایل اولاد نبوده که بتواند از بزرگان و سرداران ایل و خوانین و کلانتران ایل بنویسد و اینکه درمناطق صعب العبور بوده و بیشتر افرادی بودند که سواد های آکادمیک نداشته و بصورت ملا مکتبی بیشتر درس می خوانند و اکثرا کتاب های قران و شاهنامه را می خوانند و کتاب ها و نسخه های قدیمی که موردمطالعه قرار می گرفته در بین خانواد ه های بزرگ و نوادگان خوانین و بزرگان ایل موجود می باشد. هم اکنون بنده به عنوان کوچکترین عضو این طایفه در صدد می باشم تا سخنان و گفته های که نسل به نسل بصورت نثر بوده را به نسخ برسانم اینجانب از نوادگان آسلطانعلی خان از خوانین و کلانتران که در بعدها در باره او خواهم نوشت می باشم
حاج علی در منطقه راسو -جونقان ومیزدج زندگی می کرده و زن او بی بی گلو دختر آخومکار زراسوند می باشد ،4 پسر داشت که پسرانش بنام های سلیمان - قریب و قیصر این سه پسر از فرزندان حاج علی به منطقه گندمکار و سرخون و شلیل تا منطقه رودبار یا کتولا که هم اکنون سد کارون 4 در ان منطقه می باشد امدند و زندگی خود را شروع کردند . وملا رفیع در جونقان زندگی میکردند
*سلیمان خان پسر ارشد حاج علی بزرگ دارای 8پسر به نامهای علیقلی -علی صالح-علی همت -علی اکبر -علی-علی میرزا-علی مردان -علی بخش بودند.
*قریب پسر دوم حاج علی 2پسر داشت بنامهای حاجی و محمد
*-قیصر پسر سوم حاج علی دارای 4پسر بود بنامهای امان الله - نصیر- کلبعلی - حسینعلی
*رفیع پسر چهارم حاج علی بود 6پسر داشت بنام های رحمان-اسماعیل- خلیل- کنوری- قربان-چنداری
سلیمان خان که دارای 8 فرزند بود که در بالا از آنها یاد شد
* علیقلی خان که فرزند بزرگ سلیمان خان بود پس از اینکه از لحاظ مال و مکنت وضع و اوضاع خوبی داشت با درست کردن مهر یا نوشته ای با طلا با متن (لکم دینکم آیه ی بیشک است سزاوار شاهی کریم لک است ) و بردن خدمت کریم خان زند جهت پیشکشی و تقدیم کردن به در دربارش کریم خان نیز حکومت ایل اورک را به علیقلی خان داد و اکنون اولادش در دهدز و بانام های اسکندری و عبدالی می باشند که از خانوادهای بزرگ آن منطقه می باشند
*علی صالح خان بلا وارث است و اولادی ندارد
*علی همت بلاوارث است و اولادی ندارد
*علی اکبر دارای چند خانواده هستند که رشد زیادی نداشته اند ودر حال حاضر در منطقه اولا حاج علی بنام سلیمانیها زندگی می کنند
*علی میرزا دارای چند خانواده است و وارث داشت که بنام مرادی ها که تیره ای از اولاد ملا کله ای را تشکیل می دهند و یک پس داشت به نام علی مراد
*علی مردان بلا وارث بوده است
*علی بخش چندین خانواده وارث داشته که با فامیل بخشی می باشند و جز اولاد کله ای طایفه اولاد می باشند پسرانش بنامهای علی رضا -علی داد -بیگلر می باشند
*علی چند خانواده وارث داشته که اولاد ملا عوض شناخته می باشند و فامیل آنها عوضی می باشد ودر همین منطقه و جزء اولاد کله ای هستند
-پسران غریب بنامهای حاجی و محمد می باشند
فرزندان حاجی که پسر بزرگ غریب بود دارای خانواده و وارثین می باشد که از بزرگان منطقه اولاد هستند و دارای فامیلهای طهماسبی -عزیزی- شهبازی- حیدری می باشند
فرزندان محمد خانواده محمدی را در اولاد دار می باسنذ در روستای تلفگیر زندگی می کنند و فامیل انها محمدی می باشد
. * امان الله وارث زیادی در فامیل ندارد
* نصیر در دوران حکومتی علیقلی خان در اصفهان بود که اولادش مشخص نیست که در چه منطقه ای زندگی می کنند.
* کلبعلی 6پسرداشت به نامهای( بختیار-اسفدیار-خومکار-جبار-مختار) که فامیل بزرگی از اولاد ملا قیصر طایفه اولاد حاج علی را تشکیل می دهد با فامیلهای قیصری- شجاعی
- خومکار → از فرزندان کلبعلی می باشد که حاجی رسول از بزرگان طایفه قیصری از فرزندانش می باشد و داودعلی فرزند بزرگ او بوده که از بزرگان طایفه اولاد حاجعلی بوده
*حسینعلی پسر ملا قیصر وارثه اش در منطقه اولاد نمی باشد و در دهدشت کهگلویه زندگی می کنند
پسر دوم سلیمان خان اول بنام مرادقلی
اولاد علیقلی پسر سلیمان شامل عباس خان -مرادخان -چراغ خان
*عباس خان چند خانواده ای هستند که در تهران زندگی می کنند
*چراغ خان بلا وارث است
*مرادخان پسرانش شامل عبدال خان -باباخان-اسکندر
چگونگی نقل ومکان ملا رفیع خان فرزند حاج علی که در منطقه جونقان شهرکرد زندگی می کرد در عهد کلی بابا وملا عوض در سفری به جونقان داشتند انجا عمو زاده خود را که ملا رحمان -اسماعیل وخلیل بود پیدا کرده و پس از اینکه ملا رفیع در جونقان در گذشت به گندمکار آمده و با عمو زاده های خود زندگی را آغاز کردند که فامیل های خلیلی و رفیعی از معروفترین آنها می باشند
حاج مرادخان →حاج علی خان →غریب خان→کلی بابا خان→(طهماسب خان - شهباز -ملا محمد-عزیزالله - سلیم -علی جون )
طهماسب خان دارای فرزندان →ملا نظر خان و هاشم از یک مادر دختر باقر لجم اورک بود حاجی بابا - کلبعلی-پرویز -نادعلی - سلطان- کلی خسرو که مادرشان دختر ملا عوض بود بنام بی ملک