ابرزگه روستای بزرگ لنده
این روستای از مردمانی با نشاط و سرزنده و شاداب و پرتوان و زحمتکش وجنگجو ودلیر وغیور و یکدل ویکپارچه تشکیل شده است و سالها جنگجویی آنها در منطقه لنده وکهگیلویه سرامد بوده و در دلیری وغیوری شاخصه های مهمی داشتند و در تیراندازی وجنگ ودرگیریها محلی همیشه پیروز بودند
در این روستا ساختمانهای با اسکلت سنگ و گل وسقفهای چوبی وگلی و در ردیفهای شمالی وجنوبی و بدلیل واقع شدن در شیب دامنه کوه دس واپس ، همچنین پلکانی به شیوه روستای ماسوله ایجاد شد ، بعد از سالهای سکونتگاه رسمی قومی از اولاد حاجعلی از طوایف طیبی گرمسیری بصورت سنگ و گچ و بعدا بر اثر تغییرات بناهای جدید از سنگ و سیمان و پوشش تیرآهن وگچینه و گچ و یا آجر و گچ ( طاق ضربی ) احداث گردید
در این میان از خانه های سنگی که فقط با دیواره های سنگی که از کوه دس واپس ریزش میکردند و نماهای داخلی وبیرونی کاه و گل وسقف آنها نیز پوشش سنگهای بزرگ و یا چوب و تنه های درختان بلوط و برگ بوته های بن و بلوط و کرتور و .. احداث میگردیدند از این نمونه می توان خانه ملا باباخان اسکندری که در قسمت غربی روستا و بالاترین قسمت روستا بود می توان نام برد
خانه ملا خسرو فضیلت زاده ( اسکندری )که تقریبا در میانه روستا و در همسایگی خانه حاج آقای شیخ عیدی بود با سنگ و گچ ودیواره از گچ ونماهای بیرونی از گچ کوره ای وگچ بری ونقشهای گچی نیز دارا بود و داخل خانه با سفید کاری گچی و برجستگیهای معماری ونقش ها و گچبری ها و تاقچه های برای جانمایی وسایل و کتب و جاگزاری رادیو دستی و دستگاه گرامافون ( دستگاه گرام قبلا برای گوشش دادن به دیسکهای موسیقی و با صفحات مشکی رنگی که مغناطیسی بود نوای موسیقی را گوش میدادند ) وهمچنین در داخل خانه بخشی بود شبیه شومینه های امروزی که به آن کرسی یا چاله کرسی می گفتند و با نمای تزئینی شده و برجستگی از دیوار ساخته شده و دودکشی داشت که دود آتش و پودر وگرد ذغال و چوبها از آن به بالای ساختمان فرستاده میشد که در اجاق یا کرسی میتوانستند کتری آب جوش و چای نیز دم نمایند و برخی پخت و پزهای کوچک در این اجاق انجام میشد و بیشتر برای گرمایش ساختمان و ساکنین طراحی میشد و دقیقا عملکرد شومینه های امروزی را نیز داشت در پایین دست این ساختمان ساختمانی برای انبار علوفه و مواد خوراکی و تجهیزات پخت وپز ساخته شده بود و در همجواری آن ساختمانهای دامها و طیور نیز بود و ما دارای تعداد محدودی بز و بره و گاو و الاغ و اسب بودیم و برای کشاورزی و حمل ونقل و بارکشی به آسیاب روستای کهناب ( آسیاب آبی غلات گندم وجو وبرنج متعلق به مشهدی برفی در روستای کهناب تاماولی بود در پایین ترین قسمت خانه ما بخشی بعنوان آغل الاغ ها وگاوان واسب ها بوده ، نیز احداث شده بوددر سازه ساختمان هاو سقف آنها نیز چوب و تنه های درختان وبرگهای درختان و بام آن نیز پوشش کاه و گل بود و در زمستان برای جلوگیری از نفوذ آب با غلطکی که به آن توترن میگفتن متراکم وکوبیده میشدو در سال چند بار این تراکم وکوبیدن کاه وگل و در زمانهای متناوب انجام میشد
کشاورزی ملا خسرو فضیلت زاده در روستا بیشتر کاشت گندم و جو وبرنج وسبزیجات و بادمجان و گوجه و خیار و هندوانه وکدو و بامیه و باقلا بوده و در بخشی نیز باغ انگور (رز ) انار و زرد آلو و نارنج بوده
این باغ که قدیمها از چشمه ای در زیر روستا بوده وبنام چشمه ابرزگه بود آبیاری میشد
مهندس عطااله فضیلت زاده